کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب دختر مغول نیمه دومِ قرن سیزدهم میلادی : امپراتوری بزرگ مغول در حال فروپاشی است . همزمان با جنگ های داخلی خان های مغول ، ویلهلم آگسبورگی راهب فرقة دومنیکن و ژوسران سارازینی شوالیة فرقة دلاوران معبد سفری دراز را به سوی قراقوروم آغاز می کنند تا به نمایندگی از سوی پاپ و شاهان صلیبی ، قوبیلای قاآن خانِ بزرگ مغول را به عقد پیمان علیه مسلمانان ترغیب کنند. این دو مرد، با دو شخصیت و دو دیدگاه متضاد در مسیر جادة ابریشم با سرزمین هایی ناشناس ، با مردمی بیگانه و با سنت هایی بی نهایت غریب آشنا می شوند. سفری که در ابتدا آسان می نماید به ماجراجویی خطرناکی تبدیل می شود. در شرِ سمرقند با خوتلون دختر یکی از خان های بزرگ مغول آشنا می شوند که نه تنها شکارچی و سوارکار ماهری است ، بلکه دستی شفابخش دارد و به عنوان پیشگو و شَمن در طایفه اش مشهور است . جسارت و اعتماد به نفسِ فراوان خوتلون از همان نگاه اول در ویلهلم نفرت و ترس و در شوالیه سارازینی شیفتگی و احترام برمی انگیزاند. سارازینی به عبث می کوشد تا بر احساسات ممنوعه و ناممکنش مهار زند و آن دخترِ «وحشی » را فراموش کند و به بن بستی می رسد که هیچ راه نجاتی ندارد ...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
7 ماه پیش
5بهخوان
هر بار که کتابی تمام می‌شه، گویی که روحم به جایی سفر کرده و برگشته؛ اما این دفعه بعد از خواندن آخرین جمله کتاب حس عجیبی داشتم، انگاری روح و جسمم باهم به این سفرِ دور و دراز قدم گذاشته بودند و حالا با تنی خسته از سختی و هیجانات راه و جنگ‌های که پشت سر گذاشته شده، به خونه رسیدم و خاطرات این سفر سنگینی و دلتنگی عجیبی بر قلبم آوار کرده، خاطراتی که شاید نشه دوباره تکرارش کرد...
کتاب های دیگر کالین فالکنرمشاهده همه