دربارهی کتاب زمین انسان هاکتاب حاضر به صورت یک رشته روایات، گزارش مشهودات با پشتوانه ای از تفکراتی با معنای اخلاقی زیبا عرضه شده است. در یکی از فصل ها، به نام «خط مواصلات هوایی»، نویسنده خاطراتی چند مربوط به کارآموزی خلبانی سال ۱۹۲۶ خود را در خط مواصلاتی یاد می کند. وی نقل می کند که چگونه به تعلیم هانری گیومه، که این کتاب به وی اهدا شده، با «مناسک مقدس» حرفه خود آشنا شده است. همچنین می گوید که در خلوت پرواز، هر کوه، هر دره، هر خانه، در نظر خلبانی که آسمان را «می روبد»، همراهی است که آدمی نمی داند دشمن است یا دوست.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
حس و حال عجیبی داشت و فکر کنم با توجهی کمی خوندمش و دوباره باید بخونم.
0 سال پیش
5بهخوان
در محضر استادی بودیم که صحبت از اگزوپری شد در اون جلسه. این گفتار بیان شد که هر کس مرگ را نصب العین خود قرار دهد زبانِ شاعرانه پیدا میکند! روایت زندگی اگزوپری هم شاید خالی از این زبانِ شاعرانه نیست .. چون زندگیه این شخص در همه حال در حالِ چنگ زدن به ریسمانِ مرگ و زندگی بوده ..
1 سال پیش
پرواز در خطوط هواییِ پستی برای اگزوپری بهانهایست برای اوج گرفتن.. تا آنجا بر خلاف دیگران که روی زمین ماندهاند، به اندیشیدن بپردازد. برای او هیچ چیز حقیر و بیارزش نیست، از آسمانِ روشن در روز و ظلمانی در دلِ شب، از ستارهها، ابرها، مه، بیابان برهوت طلایی و یکدست. او عظمتی را که روی زمین محدود بوده است، در فضای لایتناهی میجوید، عظمتی که حد و مرزی ندارد. با دور شدن از زمین و عظمتهای آن برخلاف دیگران آنها را کوچک و خود را بزرگ نمیپندارد، بلکه به حقارت خودش پی میبرد. آن وقت به این فکر میافتد که او کیست، از کجا آمده، چرا آمده و به کجا میرود. نه او، بلکه همهی آدمها.
1 سال پیش
4بهخوان
سلام
کوتاه بگم، با اینکه رگه های استعماری در نگاه نویسنده مشهوده، ولی اگر این موضوع منفی که میشه گفت تحت تاثیر روح زمانه ی خودش بوده رو بزاریم کنار، دیدگاه نویسنده خیلی خوبه
متاسفانه آثار دیگه ی آنتوان دو سنت اگزوپری در حاشیه ی شازده کوچولو قرار میگیره و دیده نمیشه