دربارهی کتاب مغازه خود کشیانتشارات داریوش منتشر کرد:«لوکریس! تو انباری چیزی از سم هامون مونده؟»«برای چی می خوای؟»«برای دولت، ظاهرا متوجۀ بی کفایتی خودش شده و فهمیده که مستحقِ مجازاته. تصمیم گرفتند امشب دسته جمعی خودکشی کنند. تو تلویزیون به طور زنده پخش می شه!»سخنگوی ریاست جمهوری که از خنده اشکش درآمده بود، گفت:"یه بار یه عمویی من رو توی گونی سیب زمینی انداخت. منو کشید پشت گاریش و به اسبش شلاق زد تا تحریکش کنه بتازه. توی گاری اون قدر بالا و پایین شدم تا پرت شدم پایین و دیدم افتادم کنار جاده، آی! کاشکی به جای این که این جوری، این جا باشم هنوز توی گونی سیب زمینی زندانی بودم...پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
خوشبختانه یا متاسفانه یه عادتی دارم که نمیتونم سراغ کتابهای ترند برم. لذا اگر جمعخوانی مدرسه مبنا نبود، عمرا برای این کتاب پول میدادم.
واقعا برای خودم متاسفم که بازار کتاب رو بلاگرهای بیسواد و مافیای کتاب میگردونن. وگرنه هیچوقت چنین زبالهای با چنین ترجمهٔ زبالهتری به چاپ ۴۰ نمیرسید!
شخصیتپردازیهای افتضاح و کممایه و در تیپ مانده، شعارزدگی محض و یک پایانبندی ابتر که روی نویسندههای ایرانی در پایانبندی رو سفید کرده!
از ترجمهٔ درخشان آقای کرمویسی هم که نگم دیگه براتون!!!
کمکم میشه این جمله رو با قاطعیت در اغلب موارد گفت که
در ایران هر کتابی پرفروشتر، آشغالتر!
1 سال پیش
1بهخوان
بنظرم این کتاب ارزش ادبی پایینی داشت بیشتر جنبهی سرگرمی داره؛ نگارش خیلی ضعیف و کودکانه بودن داستان! انتهای کتاب هم که با پایانی مواجه میشی که کاملا در تضاد با کل داستانه و انگار فقط برای شوکه شدن خواننده اینجوری به پایین رسیده و البته شاید همین پایان متفاوت باعث ترند شدن این کتاب شده....
2 سال پیش
4بهخوان
به نظرم پایان داستان با پیام کلی کتاب در تضاد بود
1 سال پیش
1بهخوان
پایانش بهشدت غیرمنطقیه. دلیل پرطرفدار بودنش رو نمیفهمم واقعا.