دربارهی کتاب نامه به فلیسه (گالینگور)در این مجموعه، نامههای کافکا به نامزدش((فلیسه باوئر)) گردآوری شده است. گفتنی است فلیسه باوئر در سال 1916میلادی، به تشویق کافکا داوطلب کار در ((خانه قوم یهود)) در برلین شد .هدف از تشکیل این خانه، آموزش فرهنگی و مذهبی به کودکان و نوجوانان بیبضاعت بود که فلیسه در آن جا به کار تدریس اشتغال داشت .کافکا در 20سپتامبر 1912، نخستین نامهاش را به فلیسه نوشت و در حقیقت او را دانسته یا نادانسته، به صورت پناهگاهی برای گریز از یورش ((واقعیت)) خود میدانست .سه ماه بعد، در شب سال نو، کافکا به فلیسه نامه شگفتانگیزی نوشت .در این نامه ـ با مضمون((ادبیات، ادبیات ناب است)) ـ کافکا از فلیسه میخواهد به سوالی جواب دهد که وقتی به آن میپردازد، اصولا سوال نیست بلکه توصیفی است از خودش و((رابطه به شدت مسئله آفریناش با او و دنیا)) .کافکا، در 12فوریه 1922، در یادداشتهای روزانهاش نوشت که او هرگز در خود عبارتی چون((عاشقت هستم)) را نمیشناسد، بلکه فقط از آرامش مورد اشتیاقی خبر دارد که :((بیتردید با عاشقت هستم من درهم میشکند ))پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
اگر به خواندن نامههای نویسندگان علاقهمندید، نامههای فرانتکس کافکا به فلیسه بائر را از دست ندهید. در نامهها میتوان با وجه پنهان و درعینحال عیان نویسندگان مشهور آشنا شد. نامههای کافکا مصداقی از عشق کافکایی است. بهقول دلوز و گتاری در کتاب ادبیاتِ اقلیت، «نامهنگاری با فلیسه آکنده از ناممکن بودن آمدن و رفتن است. سیلان نامههاست که جایگزین دیدن و آمدن میشود...»
ماهنامهی شهر کتاب، شمارهی هشتم، سال 1395.
9 ماه پیش
1.5بهخوان
نامه های پر از فراز و نشیب که روح ناآرام نویسنده را به نمایش می گذاشت.
هر چند که عاشق کتابهایی با سبک نامه نگاری هستم اما باید اعتراف کنم که در اواسط کتاب از خواندن خسته شدم. راستش از این بالا و پایین کردنهای کافکا و سرگردان کردن مخاطبش فلیسه کلافه شدم.
در کل کتابی است که باید هر از چندگاهی چند نامه ای را خواند و بعد کتاب را بست و دوباره بعد از مدتی به سراغش آمد