دربارهی کتاب ژرمینالدر 1885 ویکتور هوگو از دنیا رفت و ژرمینال به دنیا آمد که «بینوایان» زولاست در فرانسه ی مدرن و صنعتی . داستان رنجبران زیر زمین است که اگر دانته بود «دوزخش» می شد در جهانی که انسان «تا پایان شب سفر می کند» اما در پایان این راه شگفت انگیز در دل زمین ، در ژرفنای خاک که انسان عمرها رنج برده و له شده است عاقبت کمر راست می کند ودر شورشی سراسر امید سر بر می افرازد .
ژرمینال زیباترین و بزرگترین اثر زولاست . حماسه برادری است در فلاکت : داستان سرنوشت بشر.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
کتاب رمانی فوق العاده از توصیف زندگی و اعتصاب کارگران معدن در سال1860 در کشور فرانسه است. شرح وقایع، نحوه زندگی کارگران و طبقات بالاتر، نوع برخورد افراد با یکدیگر، حالات و ارتباطات فردی ، عاطفی و به تصویر کشیدن نوع برخورد انسانها در شرایط مختلف از ویژگی های بارز کتاب است اما آنچه نمی توان از آن گذشت ترجمه روان، سلیس و گویای آقای حبیبی است. دیالوگ های زنده بین شخصیت ها، توصیف صحنه ها، دنیایی را برای خواننده ایجاد می کند که خود در قالب یک دانای سوم در آن خواهد زیست گاهی با گرسنگی کارگران در رنج و گاهی با هر کلنگ بر دیواره های معدن آرزو می کند پایان کار فرا برسد.
2 سال پیش
4بهخوان
برای این کتاب فوق العاده مرحلهای میرم جلو.
۱)تعریف ناتورالیسم:گرایش و جنبش ادبی است که اواخر قرن نوزده تحت تأثیر نظریات داروین شکل گرفت. این جنبش بر پایهٔ یک رئالیسم سفت و سخت اجتماعی بنا شد و بهدور از نمادگرایی، ایدئالگرایی و احساساتگراییهای مرسوم، بر جزئیات روزمرهٔ زندگی تأکید میکرد، چرا که رفتار آدمی و سرنوشتش را در چارچوب جبر تحمیل شده از سوی وراثت و محیط به رسمیت میشناخت.ژرمینال رو به عنوان یک کتاب کاملا ناتورال در نظر میگیرند و کل زولا هم نویسندهای هست که سبک نوشته هاش ناتورالیسم است.
۲)داستان:داستان با وارد شدن قهرمان داستان یعنی اتیین به مناطقی در شمال فرانسه آغاز میشه که تمام مردم آن ناحیه کارگران معادن هستند و در آینده به دلیل حقوق کم دست به استعفا میزنند.
۳)شخصیت ها،فضاسازی ها:اتیین برای من خیلی شبیه به قهرمان های داستان های ادبیات روسیه بود.اما تفاوت هایی هم دیده میشه؛اتیین دغدغه هایی که داشت در برابر دغدغه های قهرمان های کتاب های ادبیات روسیه از نظر من تا حدودی پیش پا افتاده است اما برخلاف آن ها دست به عمل مهمی زد.شخصیت پردازی این کتاب واقعا بینظیر بود.وجود داشتن یک شخصیت که از روسیه وارد آن منطقه شده بود از نظر من واقعا هوشمندانه است.چرا که در همون زمان مردم روسیه درگیر روسیه تزاری بودند و خواستار انقلاب و تحول.
فضاسازی ها نسبتا خوب بود اما آنچنان که باید فضای معدن برای من تداعی نمیشد چون که هیچی ایدهای درباره اش نداشتم.
۴)مقدمه کوچیک آقای حبیبی:واقعا بینظیره.
در سال ۱۸۸۵ ویکتور هوگو از دنیا رفت و ژرمینال به دنیا آمد که بینوایان زولاست در فرانسه مدرن و صنعتی. داستان رنجبران زیر زمین است که اگر دانته بود «دوزخش» میشد در جهانی که انسان «تا پایان شب سفر میکند» اما در پایان این راه شگفتانگیز در دل زمین، در ژرفنای خاک که انسان عمرها رنج برده و له شده است عاقبت کمر راست میکند و در شورشی سراسر امید سربرمیافرازد.
ژرمینال زیباترین و بزرگترین اثر زولاست. حماسه برادری است در فلاکت: داستان سرنوشت بشر.
در کل بگم کتاب شاهکاریه اما توصیفات زیادی داره(به خاطر سبکش)
2 سال پیش
5بهخوان
۱۳۵ سال می گذرد از زمانی که زولا سفر خود را به گودال های تاریک و زغال اندود فرانسه آغاز کرد، ۱۳۵ سال از زمانی که تصمیم گرفت ژرمینال را در گوش جهانیان فریاد بزند. ۱۳۵ سال در نگاه اول خیلی زیاد به نظر میرسد اما هجوم بیامان رنج ها و عذاب های آشنا آنقدر نو و تازه اند که مطمئن می شوی ۱۳۵ سال برای بشریت و این کره خاکی از چشم برهم زدی کوتاه تر است.
این شباهت بی نظیر از غصه ها و درماندگی های قشر ندار و رفاه و فربهی بالانشینان و حتی فرومایگی و بی خاصیتی روحانیون حاکم بر جامعه هنوز آنقدر ملموس و عیان است که شاهکار زولا را همچون شیپوری آتشین در گوش تمام دنیا و حتی قدرتمند تر از زمان تولدش فریاد می زند.
فریادی که کاش این روزها هم گوش شنوایی آن را می شنید و همچون بهاری نو ، زمستان سرد این روزها را به پایان می رساند.
1 سال پیش
5بهخوان
اولین چیزی که قبل از مطالعهی این کتاب به ذهن میرسه معنای اسم کتابه؛ اسمی که یه واژهی نا مانوسه و البته بنظر من جذاب
ژرمینال یه کلمه ی فرانسویه به معنای جوانه زدن و در تقویم انقلابی فرانسه به بهار میگن ژرمینال.
جوانه زدن یه امید از دل تاریکترین تاریکیها
جوونهای با تحمل سختیها همراهه و گاهی ناکامی به دنبال داره و گاهی پیروزی؛ و امید به تغییر و گسترش عدالت تحمل سختیها رو هر چند طاقت فرسا آسون میکنه.
توصیفات امیل زولا در این کتاب خیلی هنرمندانه و زندهست و خیلی خوب میشه کتاب رو توی ذهن تصویرسازی کرد.
من واقعا از خوندن این کتاب لذت بردم و از همون ابتدای کتاب جذب داستان شدم
پیشنهاد میکنم که شما هم این کتاب رو بخونید؛ با ترجمهی سروش حبیبی