دربارهی کتاب ناقوس برای که به صدا در می آیدانتشارات ناژ منتشر کرد:
بر فراز کوهساران پوشیده از جنگل کاج اسپانیایی،یک گروه چریکی برای تخریب پلی بسیار مهم آماده میشود رابرت جوردن داوطلب جوان امریکایی به منظور تهیه و کارگذاری دینامیت انتخاب شده است او در آن کوهساران با مخاطرات و رفاقت ناشی از جنگ آشنا میشود او در عین حال در همان منطقه دختری،به نام ماریا را میبیند زنی جوان که به تازگی از چنگ شورشیان فرانکو گریخته است.
ناقوس برای که به صدا در می آید عالی ترین رمان بلند همینگوی است یادآورنده پرشور غرور و مصیبت جنگ داخلی که اسپانیا را از هم گسیخت
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
در سال ۱۹۴۰ منتشر شد. این رمان روایت داستان رابرت جوردن، سرباز آمریکایی، است که در میانهٔ جنگ داخلی اسپانیا به بریگاد بینالمللی پیوستهاست. او، بهعنوان متخصص مواد منفجره، وظیفه یافتهاست پلی را که بر سر راه دشمن قرار دارد، منفجر کند ( ویکی پدیا )
علیرغم اینکه به عنوان بهترین اثر همینگوی مطرح می شود ولی چندان برای من جذاب نبود. البته هنوز به اتمام نرسیده و فقط، به رسم وطیفه می خوانم. کتاب اسپانیایی های مبارز را مشتی آدم عادی و بی دست پا معرفی می کند که یک آمریکایی می آید به آنها سر و سامان می دهد.
1 سال پیش
2بهخوان
نسبت به کتاب وداع با اسلحه ، برف های کلیمانجارو ، پیرمرد و دریا که به قلم همین نویسنده هستش و اونها رو خیلی دوست داشتم ، این کتاب برای من جذابیت بسیار کمتری داشت .
داستان درمورد پنج روز از ماموریت یک سرباز که آمریکایی بود ولی برای آزادی اسپانیا می جنگید !
بارها در طول خواندن کتاب از خودم پرسیدم چرا انسان برای یک ملیت دیگر باید بجنگه !
1 سال پیش
5بهخوان
دههی 30 قرن بیستم، برههای حساس در تاریخ کشور اسپانیاست. برههای که جنگ داخلی بین جمهوریخواهان کمونیست با سلطنتطلبان فاشیست به پیروزی فاشیستها، روی کار آمدن ژنرال «فرانسیسکو فرانکو» و دورهی خفقان سی و شش سالهی حکومت وی (مشهور به وحشت سفید) منجر شد. رمان «این ناقوس مرگ کیست؟» شاهکار «ارنست همینگوی» در مورد بخشی از این نبردهاست و تمرکزش را روی جبههی جمهوریخواه قرار میدهد. شخصیت اصلی «رابرت جوردن» روزنامهنگاری اصالتاً آمریکایی و ساکن اسپانیاست که در نبردهای پارتیزانی و به قصد منفجر کردن پلی استراتژیک به گروهی از جمهوریخواهان میپیوندد. هرچند نگاه «همینگوی» به جمهوریخواهان، آشکارا ستایشآمیز است اما در این رمان نقدهایی آشکار و پنهان نسبت به این جبههی فکری و سیاسی دارد. رمان یک سال بعد از روی کار آمدن «ژنرال فرانکو» در سال 1940 منتشر شده و مرثیهای بر یک مبارزهی عدالتجویانه است که سرانجام به پیروزی فاشیسم منجر میشود. «همینگوی» البته رمانش را آنقدر خوب نوشته که خواننده بدون دانستن تاریخ اسپانیا نیز از داستان لذت ببرد. مثل همیشه او شخصیتهایش را در کنشهای درونی و بیرونیشان با کیفیتی روانکاوانه میپرورد. برخی لحظات رگههایی از احساساتگرایی در داستان دیده میشود که تا حدودی دومین رمانش (وداع با اسلحه) را بهخاطر میآورد. خواندن این رمان را شدیداً توصیه میکنم!
1 سال پیش
5بهخوان
این که بتوانی ۵ روز از زندگی جنگی یک مبارز را در ۶۰۰ صفحه بنویسی بدون اینکه ملال آور و خسته کننده باشد؛ هنری میخواهد که همینگوی دارد!
فضاسازی، دیالوگها، نیتهای درونی و کنش افراد به زیبایی ترسیم شده. برای کسانی که به جنگیدن برای آرمانی علاقهمندند، قطعاً دوستداشتنی است...