دربارهی کتاب سردستههانشر چشمه منتشر کرد:
یوسا این شش داستان کوتاه را در سال 1959 در سن بیست و سه سالگی و پیش از خلق نخستین رمان خودشهر و سگ ها نوشت.بسیاری از عناصر این شش داستان از جمله نام قهرمانان و درون مایه های داستان ها و سبک نگارش شان در رمان های بعدی یوسا به اشکال گوناگون بازآفرینی شده اند.به عنوان مثال گروهبان لیتوما در داستان کوتاه ((ملاقاتی))در مجموعه حاضر در رمان مرگ در آند گفت و گو با کاتدرال و خانه سبز نیز استفاده شده در دیالوگ داستان کوتاه ((کرجی))مجموعه حاضر نیز به کار رفته است.دغدغه های دائمی یوسا:قدرت،خشونت،دوستی و همبستگی در شش داستان این مجموعه نیز حضوری پر رنگ دارند.
"نمایشگاه کتاب در صفحه مانیتور شما"پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
من شیفته داستان کوتاهم؛ پس وقتی از نویسندهی رمانی خوشم بیاید اولین سوالم این است که آیا مجموعه داستان کوتاه هم دارد؟ با این حال بعضی وقتها داستان کوتاههای نویسندگان محبوبم به هیجان میآورندم و بعضی اوقات _مثل همین بار آخر_ توی ذوقم میزنند.
من یوسا را با سور بز شروع کردم و از فرط حیرت و هیجان تا مدتها نمیتوانستم خودم را از صحنههایش رها کنم، برای همین بنا بر عادت مألوف سراغ این مجموعه داستان کوتاه آمدم. مجموعهای که با شوق شروع کردم ولی انتظارم را برآورده نکرد. شخصیتهای ناقص، روایتهای ناقصتر و عدم توانایی در ایجازی درخور یک داستان کوتاه عمده ایرادات غالب داستانهای مجموعه بودند. انگار یوسای بزرگ را داخل قفس کرده باشند، مجال پرواز نداشت. با این حال قلمش باز هم گیرا بود و توصیفات دقیق و عمیق و لذتبخش.
با این همه اگر نخواستید این کتاب را کامل بخوانید، داستان سردستههایش را حتما بخوانید؛ بلندترین داستان مجموعه و بهترین آن!
من این کتاب را از به صورت صوتی از پلتفرم نوار شنیدم، شما هم اگر خواستید بشنوید؛ تجربه لذتبخشی خواهد بود.
1 سال پیش
3بهخوان
چندتا داستان که تو هرکدوم دو یا چندنفر سر چیزی با هم دعوا دارن و سر این دعوا تا پای مرگ هم میرن، و گاهی میمیرن
2 سال پیش
3بهخوان
یوسا را اغلب با رمانهایش میشناسیم و این مجموعه داستان کوتاه را نیز در آغاز راه نویسندگی و آن هنگام که هنوز دانشجو بوده نوشته است. اما در همین داستان ها هم طبیعت و بوم آمریکای لاتین و مردمش آنچنان شفاف پرداخته شده که همچون تصویری پیش چشم خواهد ماند و البته از پایان های شگفت و گاه میخکوب کننده هم نتوان گذشتن
5 ماه پیش
4بهخوان
داستان کوتاه رو هر کسی نمیپسنده و به مراتب خواندن یک مجموعه داستان کوتاه از رمان برای خیلی ها سختتره. این مجموعه داستان کوتاه اولین نوشتههای یوسا ست. کتابی که من به توصیهی استادم آن را خواندم و دفعهی اول مبهوت از معنای آنها شدم. داستان سردستهها و کرجی بهترین این مجموعه هستند. چرا؟ چون بدون هیچ اضافهگویی خیلی راحت شروع میشن و تموم میشن. یک ماجرایی رو یوسا تصمیم گرفته تعریف کنه، راست پوست کنده اون رو برامون روایت میکنه و تمومش میکنه. همه از داستان سردستهها خیلی تعریف میکنن ولی من کرجی رو بیشتر دوست دارم. یک موقعیت حماسی که با توصیفات عجیب خلق میشه و با غرور پایان پیدا میکنه. لفظ حماسه شما رو به اشتباه نندازه، اون آدمایی که توی این داستان با هم دعوا میکنن قهرمان یک شهر در برابر بی عدالتی یا نیروی بیگانه نیستن. اونها قهرمان خودشونن. قهرمان بین چند تا دوست که حتی دارن برای خودشون میجنگن...
خلاصه که اگه میخواید یوسا بخونید اول این مجموعه رو بخونید، به خواندن رمانها هم کمک خواهد کرد..