کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب سور بزانتشارات علم منتشر کرد: روز سور بز،سی ماه مه روز شادی و عیش مردمه میریزن بیرون همه از خونه کوچه و بازار پر هیاهو،پرهمهمه
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
5بهخوان
|دیکتاتور‌ می‌میرد، جامعه دیکتاتوری نه؛ یا جامعه استبدادی وارث دیکتاتور خواهد بود| اغلب کسانی که «#سور_بز» را خوانده‌اند، آن را تشریح یک دیکتاتور می‌دانند و همینطور هم هست. تمام ششصد و چند صفحه کتاب یک محور اساسی دارد و آن تروخیو، ژنرالیسیمو یا همان بُز است. دیکتاتور جبار دومنیکین که قرار است روی میز تشریح ماریو بارگاس یوسا بشناسیمش. اما این تمام کتاب نیست و به لطف استواری داستان بر حوادث واقعی و روایت بدون نقص آن، در بین سطور و ماجراهای کتاب، می‌توان چیزهای جذاب‌تری از شخصیت تروخیو را هم پیدا کرد. یکی از آن‌ها که از ابتدای کتاب بیش از همه چشم من را گرفت، تحلیل تاثیر ساختار قدرت خودکامه بر جامعه تحت تسلط آن بود. پاسخ‌هایی به این پرسش‌ها که یک جامعه دیکتاتوری چه مختصاتی دارد؟ مردم در این جوامع چگونه‌اند؟ و راه درمان چیست؟ یکی از ۳ خط اصلی روایی کتاب، به تلاش موفق یک دسته از ژنرال‌ها و افراد ذی نفوذ ناراضی، برای ترور تروخیو اختصاص یافته. در این بخش از داستان عاملان ترور معتقدند که «تنها راه رهایی از این جباریت کشتن جبار است. بقیه کارها بی‌فایده است.» با این حال بعد از کشته شدن تروخیو، اوضاع آشفته‌تر‌ شده و جامعه دومنیکن به گونه‌ای فروپاشی دچار می‌شود. با این حال اگرچه مدتی بعد به ظاهر دوران دیکتاتوری نهایتا به پایان می‌رسد اما در خط دیگر داستان، اورانیا دختر رئیس مجلس دوران تروخیو که پس از سال‌ها به دومنیکن بازگشته با جامعه‌ای نه چندان متفاوت مواجه می‌شود. پیشخدمتی به او می‌گوید: «در دوران تروخیو اقلا امنیت داشتیم و رفاه، حالا اما دزدی زیاد شده و بسیاری گرسنه‌اند.» و خانواده عمه‌اش هم سعی می‌کنند تا جایی که ممکن است دوران جبار را سفیدشویی کنند. این موارد در کنار سایر خرده‌روایت‌های کتاب، جامعه‌ای را ترسیم می‌کند که هویتش را از دیکتاتوری گرفته و تنها مرگ جبار قرار نیست درمانی سریع برای آن باشد و بیماری جامعه استبدادی به‌گونه‌ای است که پس از مدتی دوران استبداد برایش نوستالژی می‌شود. به عبارتی استبداد و دیکتاتوری در جوامع مبتنی بر فرهنگ استبداد مانند جامعه دومنیکن در اواسط قرن بیستم، هرچند نفرت‌انگیز، ستون خیمه است و اگر بیافتد تازه اول بدبختی است و گذار از جامعه استبدادی به جامعه مردم‌سالار با یک ترور یا انقلاب میسر نمی‌شود. حالا راهکار چیست؟ درمان کجاست؟ سور بز می‌گوید: «مرض هرچه سخت‌تر، درمانش هم سخت‌تر»؛ شما چطور فکر می‌کنید؟
2 سال پیش
4بهخوان
#سورِ‌‌_بز  از اون کتاب‌هاییه که یهو خوندنش مد شد. من کمی دیرتر از بقیه این کتاب رو خوندم. ماجرای کتاب در جمهوری دومینکن اتفاق می‌افته و درباره‌ی #تروخیو رهبر دیکتاتور دومینیکن‌ه.   کتاب سه روایت موازی داره. 1_ داستان اورانیا دختری که بعد از سی و پنج سال به کشورش برگشته. 2_داستان یک صبح تا شب تروخیو. 3_ داستان شش نفر که در بزرگراهی منتظر هستند که رهبر رو ترور بکنند. هر کدوم در فصل‌های پشت سر هم و تکرارشونده. اما در بخش سوم کتاب این نظم به هم می‌ریزه که به نظرم ضعف کتابه. دو سه فصل داستان اورانیا جا می‌مونه و آخرین فصل به اون اختصاص پیدا می‌کنه. در هر سه روایت با رفت و برگشت هم با اوضاع سیاسی اجتماعی اون دوران آشنا می‌شیم و هم با شخصیت #دیکتاتور، اطرافیانش و اقداماتش. این کتاب از نظر تکنیکی کتاب خوبیه. تغییر زاویه دید‌ها تغییر راوی، چیدمان صحنه‌ها، رفت و برگشت‌ها و... ترجمه هم ترجمه خوبیه اما کمی نیاز به ویرایش داره. از نظر مضمون و سوژه هم کتاب خوبیه. هم اطلاعات تاریخی خوبی داره و هم مخاطب رو به فکر فرو میبره. اشتباه خطرناک‌تره یا ظلم. نداشتن برنامه‌ریزی و رهبر دانا و مقتدر ممکنه یه بحران به وجود بیاره. و انگیزه در هر عملی چقدر می‌تونه تأثیرگذار باشه. مثلاً انتقام. #قدرت‌طلبی، #عدالت و...
2 سال پیش
2بهخوان
حدود 200 صفحه(یک سوم کتاب) را خواندم و از ادامه‌ی آن منصرف شدم. این کتاب فاقد آن «رازآمیزی‌»ای بود که در رمان‌ها سراغ دارم. نوعی نیروی شگفت‌انگیز که آدم را به خواندن کتاب کنجکاو می‌کند. آدم می‌داند که در جایی از رمان، به نقطه اوجی می‌رسد و خواندن اتفاقات روزمره شخصیت‌ها برایش با معنی می‌شود. آن نقطه اوج، شگفت‌آور است نه به خاطر اینکه از خارج داستان به یکباره خود را نمایان کرده است. بلکه چون در جریانات عادی روزمره خودش را آشکار می‌کند. پرماجراترین بخش این کتاب، روایت یک شب است. شبی که در آن رافائل تروخیو(دیکتاتور دومینیکن) قرار است ترور شود. رمان بر اساس اتفاقات و شخصیت‌های واقعی نگاشته شده است و یوسا برای این کار پژوهش‌های زیادی را انجام داده است. به نظرم همین براساس واقعیت بودنش آن را از رازآمیزی تهی کرده است. کل کار رمان این است که پته تروخیو و اطرافیانش را روی آب بریزد. توصیفاتی که از آن‌ها می‌کند واقعا هولناک است؛ مثل اینکه تروخیو به خانه هر کدام از زیردستانش که دوست داشته می‌رفته و با زنانشان هم‌بستر می‌شده. یا جرم و جنایت‌هایی که انجام می‌شده تا وفاداری افراد نسبت به تروخیو سنجیده شود؛ یک فرد می‌بایست برادر معشوقه‌اش را بکشد و قید ازدواج با او را به خاطر کمونیست بودنش بزند. خواندن قصه تا همینجا وحشتناک است. از اینجا به بعد فقط قرار است جایگشت این اتفاقات هولناک را برای افراد مختلف ببینیم. تقسیم‌بندی آدم‌های خوب و آدم‌های بد از همان اول مشخص است و قرار نیست با شخصیت‌های پیچیده چندبعدی سروکله بزنیم که قضاوت درباره‌شان دشوار باشد. در طی داستان با جنایت‌های جنایتکاران (تروخیو و اطرافیانش) و شخصیت‌های سنگ‌واره‌شان آشنا می‌شویم و از طرف دیگر با قربانیان و ظلم‌هایی که بر آن‌ها روا شده است. نمی‌دانم یوسا در تشریح وضع مردم دومینیکن طی 31 سال دیکتاتوری تروخیو صداقت به خرج داده (چرا که انتقاداتی از همین ناحیه به وی وارد شده است) اما این وضعیت انسانی هر چقدر هم واقعی باشد برایم غیرقابل هضم است. یوسا راوی سرد و خشنی است و ما را به درون شخصیت‌ها نمی‌کشاند. اتفاقات محیرالعقول داستان او انگار که از دل روزمره در نیامده‌اند و همین است که ژانر این رمان را بیشتر علمی-تخیلی می‌کند و خواندن آن صرفا مایه سرگرمی است. ساختار کتاب از سه خط داستانی تشکیل شده که میان یکدیگر ترکیب شده‌اند. خط اول، زندگی اورانیا، دختر یکی از زیردستان تروخیو است که در کودکی مورد تجاوز تروخیو قرار می‌گیرد. نجواهای او با پدرش، سال‌ها پس از قتل تروخیو واگویه می‌شود. خط دوم، زندگی یک روز کامل تروخیو از صبح تا شب است و دیدارهایی که او با اطرافیانش دارد و به همین بهانه زندگی و شخصیت آنان نیز روایت می‌شود. یک زندگی سرد و نظامی که قبل از طلوع آفتاب، دو سه دیدار در آن گنجانده شده است. خط سوم شب قتل تروخیو است که چهار افسر سابق وفادار به تروخیو در ماشین، آمدن او را انتظار می‌کشند. در هر قسمت به زندگی یکی از آن‌ها وارد شده و علت تنفرشان از تروخیو عیان می‌شود.
4 ماه پیش
5بهخوان
سوالی که ذهنم را درگیر کرده؛ آیا یوسا فرویدی نوشته؟ آیا وارد کردن اورانیا به این دلیل بود که نشان دهد قدرت‌طلبی بز، ریشه در ناتوانی‌اش در عمل جنسی داشته؟
کتاب های دیگر ماریو بارگاس یوسامشاهده همه