کتاب|

عمومی|

داستان|

آمریکا

درباره‌ی کتاب هزار پیشهانتشارات نگاه منتشر کرد: یکهو اتاق پر از نور شد و صدای تلق تلق وغرش آمد.خط ریل قطار درست هم سطح پنجره ی اتاقم بود.مترو هم آنجا ایستاده بود.ردیف چهره های نیویورکی برگشته بودند و نگاهم می­کردند.قطار چند لحظه ایستاد و دوباره به راه افتاد.همه جا تاریک بود.دوباره اتاق پراز نور شد.به چهره­ها نگاه کردم.این تصویر مثل وهمی از جهنم دوباره و دوباره تکرار شد. هر قطار پر از مسافری که می­رسید،چهره­های داخلش زشت­ تر،دیوانه تر و بی رحم تر از قبلی بود.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
3بهخوان
از سری داستان های هنری چیناسکی ... برای خواندن مجموعه آثار بوکوفسکی پیشنهادم شروع از ساندویچ ژامبون هست ... و بعد از اون و آشنایی با دوران کودکی چیناسکی میتونید بقیه داستان زندگی این دوستِ بسیار هوشیار و شاعر مسلک مون رو از بقیه آثارش مطالعه کنید ... در هزارپیشه با چیناسکی همراه میشید که دنبال ماجراهای همیشگیش و البته دنبال یه مشت دلار برای ادامه زندگیشه ...
1 سال پیش
5بهخوان
داستان مربوط به کار و زندگی معمولی انسان‌‌هاست، اما به اندازه‌ای زیبا و هنرمندانه توصیف شده که نمی‌شه کتاب رو زمین گذاشت. از طرف دیگر آقای وازریک درساهاکیان در حق ترجمه این کتاب سنگ‌تموم گذاشته.
1 سال پیش
2.5بهخوان
زندگی روزمره یک آدم معتاد الکل. چارلز بوکوفسکی نویسنده این کتاب از آدما متنفر بود و تو خیلی از مصاحبه هایی که باهاش شد بارها به این موضوع اشاره می کرد ، در این کتاب چارلز بوکوفسکی با شخصیتی به اسم هنری چیناسکی که نماینده خودش در دنیای رمان های او هست دیدگاه خودش رو نسبت به آدم ها بیش از پیش آشکار میکند به گونه ای که در تک تک بند های این کتاب تنفر به آدم ها ، روسپی ها را حس میکنیم. این رمان که هیچ شباهتی به رمان نداشت روزمرگی چیناسکی که دنبال شغل میگردد و زندگی عاشقانش رو با یک روسپی نشان میدهد ، تا اینجای کار ضعیف ترین کتابی بود که از این نویسنده خوندم و اگه بخوام خلاصه کتاب رو به یک دوست توضیح بدم با ناتوانی مواجه میشم چون جز روزمرگی یک انسان معتاد الکل کتاب داستان دیگه ای برای ارائه نداشت و فکر نکنم در آینده این کتاب رو باری دیگر بخونم.
کتاب های دیگر چارلز بوکفسکیمشاهده همه