کتاب|

عمومی|

داستان|

آمریکا

درباره‌ی کتاب ساندویچ ژامبونانتشارات نگاه منتشر کرد: بوکوفسکی شاعر و داستان نویس بزرگی است، در ایران نیز بسیار مورد اقبال خوانندگان جدی کتاب است، ساندویچ ژامبون داستان بلند و جذابی است سرشار از طنز و مطایبه اما در پس طنز آثار بوکوفسکی به دغدغه ها و دردهای جوامع صنعتی و مدرنی می پردازد که به مرور ایام از روابط انسانی، عشق و عاطفه، مهروزی و انسانیت تهی میشوند و روابط مکانیکی، سودجویی و بالا رفتن از مراتب اجتماعی به هر قیمتی جایگزین روابط انسانی میشود، در واقع طنز نویسنده طنزی سیاه و تلخ است که در پس ظاهر خنده دار خود میتواند اشک به چشم خواننده بیاورد.من خانه مادربزرگ را دوست داشتم. خانه کوچکی زیر انبوه شاخه های آویزان درختان فلفل. امیلی همه قناریهایش را در قفسهای جداگانه ای نگه میداشت. یک‌بار را به خوبی یادم است. حوالی عصر میخواست روسری سفیدی را روی قفسها بیندازد تا پرنده ها بتوانند بخوابند. بقیه هم نشستند روی صندلی و شروع کردند به صحبت. آنجا یک پیانو بود. من نشستم پشتش و کلیدها را فشار دادم و به صداهایشان گوش کردم. آن کلیدهای انتهایی پیانو را بیشتر دوست داشتم، جایی که انگار دیگر به سختی صدایشان درمی آید – صدایی مانند افتادن تکه های یخ روی یکدیگر.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
5بهخوان
بعد از خوندن عامه پسند انتظار چنین کتاب روان و سیالی رو از بوکوفسکی نداشتم و همین موضوع باعث شد بیشتر ازش لذت ببرم. فضایی که بوکوفسکی توصیف می‌کنه همون جور که خودش هم تاکید میکنه فضای تاریک و سردیه که اگه بخواین با حقیقت روبرو بشین باید انتظارش رو داشته باشید، بدون هیچ رنگ و لعاب اضافی و زیبایی های مجازی... این کتاب خیلی خیلی زیاد منو یاد مرگ قسطی سلین انداخت که در واقع اتوبیوگرافیه سلین بود. ازونجایی که یکی از شخصیت های عامه پسنده بوکوفسکی هم سلینه و با توجه به درون مایه این کتاب احساس میکنم سلین اثر قابل توجهی رو بوکوفسکی گذاشته و این واقعا برای من جالبه... دو اندیشه تاریک ، حقیقی، بدون سانسور و دوست داشتنی ...
1 ماه پیش
3.5بهخوان
دیالوگ های خوبی داره اما در کل کتابی نیست که همه در موردش میگن.داستان و وقایع کتاب خیلی معمولی بود در حد روزمرگی های یک شخص. مخاطب رو درگیر و جذب نمیکنه.
2 سال پیش
2بهخوان
راوی صریح و بی پرده ی احوال و افکار انسان آمریکایی...
5 ماه پیش
4بهخوان
یه داستان ساده، جذاب،زشت،بی نظم و دوست داشتنی☻ داستان از بچگی هنری شروع میشه و به دوران مدرسه که بخش اصلی و بیشتر کتاب اونجا اتفاق میفته از زبون هنری روایت میشه. در اصل یک زندگی خودنوشت از خود بوکوفسکی اما به دلیل قلم خوب و توانایی نویسنده در داستان سرایی تونسته یک رمان خوندنی رو بنویسه کتاب به دلیل جذاب بودن و نثر ساده و روانی که داره خسته کننده نیست و کشش خوبی داره. ترجمه هم سانسور داره ولی مترجم تلاشش رو کرده که منظورو برسونه و به داستان صدمه ای نزنه اگه از بوکوفسکی چیزی نخوندین بنظرم برا شروع بهترین کتاب گویندگی هم خیلی خیلی خوب بود موسیقی هم اوایل اذیت کننده بود اما جلوتر که میرین بهش عادت میکنین و خیلی زیباست و مناسب
کتاب های دیگر چارلز بوکفسکیمشاهده همه