دربارهی کتاب درک یک پایانانتشارات قاصدک صبا منتشر کرد:
جولین بارنز نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی در نوزدهم ژانویه سال 196 به دنیا آمد. بارنز بعد از فارغالتحصیلی از آکسفورد در سال 1968 به مدت سه سال فرهنگ نویس واژهنامه انگلیسی آکسفورد بود. او دل بسته ادبیات فرانسه و عاشق گوستاوفلوبر است. در سال 2011 میلادی کتاب درک یک پایان برنده جایزه بوکر شد، بارنز در همین سال جایزه دیوید کوهن در زمینه ادبیات را از آن خود کرد او هم اکنون در لندن زندگی میکند. جولین بارنز نویسنده ده رمان دیگر از جمله «دیارمترو» ، «طوطی فلوبر» و سه داستان کوتاه و همچنین سه مجموعه روزنامه نگاری نیز میباشد. کارهای او به بیش از سی زبان دنیا ترجمه شده است.
جولین بارنز
تونی و بستر و دارو دستهاش نخستین بار در مدرسه با آدریان فین آشنا شدند. احتمالا آدریان کمی جدیتر و البته باهوشتر از بقیه بود. اما همگی قسم خوردند تا آخر عمر با یکدیگر دوست بمانند. حالا پس از گذشت سالها تونی بازنشسته شده است. او مردی تنهاست که از همسرش جدا شده و زندگی بیدغدغهای دارد. او بدون شک هرگز سعی نکرد کسی را آزار بدهد، اما دریافت نامهای از یک وکیل خاطرات غافلگیرکنندهای را در ذهنش زنده میکند. «درک یک پایان» داستان مردی است که تلاش میکند با گذشته پر رمز و رازش کنار بیاید و اثری شاخص از یکی از سرشناسترین نویسندههای معاصر به شمار میرود.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
اغلب در چالشهای روحی گمان میبریم که از شواهدی متقن به نتیجهای رسیدهایم و آن نتیجه ویرانمان کرده است: روزها و ساعتها، آدمها و حرفها و رفتارشان را رصد و کنترل میکنیم و مطمئن که شدیم، ویران میشویم. اما ساز و کار ذهن آدمی این نیست؛ نخست نتیجه است که گرفته میشود و بعد در پی شواهدی میگردیم تا آن را تایید کند با روزها و ساعتها رصد و کنترل آدمها و حرفها و رفتارشان. صرفنظر از این که حقیقت چه باشد.
«درک یک پایان» دربارهی ساز و کار فهم ما از تاریخ، گذشته و البته حقیقت است. داستان پسری در مدرسه که با چالشی جدی رویارو شده: اگر همه چیز، روایت است (که هست) پس حقیقت کجاست و کدام است؟
تاریخ، یقینی است که در نقطهی تلاقی نارسایی حافظه و نابسندگی مدارک حاصل میشود. چند سالی بعد پسر قصهی ما وارد رابطهای شده که مدتی بعد با ورود فرد سومی به آن رابطه تمام میشود و سالها ذهن راوی درگیر این که چه به سر رابطهاش آمده و او در واکنش چه کرده و چه باید میکرده میماند. بعدها در پیری، وکیلی خبرش میکند که دوستی که حالا مرده، وصیت کرده دفتر خاطراتش را به راوی بسپارند، اما دوستدختر قدیم راوی که دفتر نزد او بوده میگوید آن را سوزانده است! پس سرانجام تکلیف حقیقت چه میشود؟
نام کتاب «درک یک پایان» کلید حل معماست: آدمی راهی جز آن ندارد که تاریخ و گذشته را در چهارچوب روایت یا داستانی درآورد: داستانی معنادار، دارای نقطهی اوج، و البته حسی از پایان، با پاسخهای روشن. با این حال بارنز در پایان رمانش، نشان داده که آن همه شواهد یافتن (و بافتن) چه اندازه میتواند همه نادرست و پرت باشد، حقیقت چه اندازه میتواند از روایتی که ما برساختهایم دور باشد، و واقعیت، حی و حاضر پیش روی تو ایستاده باشد و به تو بگویند: «حضور شما او را ناراحت میکند.»
درک یک پایان، در سطح نخست، داستان یک رابطه و درگیریهای ذهنی آن است، و در لایهای عمیقتر داستانی دربارهی فهم ما از حقیقت. رمانی کوتاه، خوشخوان، عمیق و جستارگونه، که در پایان مبهوتتان میکند.
#درک_یک_پایان
#جولین_بارنز
#معرفی_کتاب
#julianbarnes
#thesenseofanending
2 سال پیش
3بهخوان
اولای کتاب جالب بود و باعث شد چند تا خاطره و احساسات مربوط بهشون زنده بشه و به فکر فرو برم. در ادامه کتاب داستانی تر شد و حاشیه هم زیاد می رفت و یه بخش هایی رو نصفه نیمه رها میکرد. شاید این سبک مورد علاقه نویسنده است ولی جالب نبود به نظرم. یک چیز خوبی که داشت بعضی از بخش
.ها رو چند بار مرور میکرد و دوباره بهشون نگاه میکرد و خواننده هم میتونست مستقل از نویسنده دوباره تحلیل یا قضاوت کنه
آخرش یه مقدار معمایی شد و انگار نویسنده میخواست زورکی داستان رو پیچیده و سخت فهم بکنه به یه حالت تفاخر گونه که توی ذوق میزد. به عنوان یه رمان ضعیف بود به نظرم.
2 سال پیش
5بهخوان
من الان عزا گرفتهام برای وقتهایی که هیچی حالیام نمیشود.