دربارهی کتاب تحلیل متن نمایشیمیشل پرونه نویسنده، کارگردان و بازیگر در 1941 در فرانسه به دنیا آمد و در رشته ادبیات کلاسیک تحصیل کرد. او در حال حاضر استاد دانشگاه لومیر- لیون 2 است و با ایف گورملون کارگردان تئاتر همکاری نزدیکی داشته است. پرونه در سال 1992 در نمایشنامه ی درس اثر اوژن یونسکو به کارگردانی ایف گورملون و در سال 1996 در نمایش بئاتریس و فرانسیسکو اثر ژ.پ. اسپیلمونت به کارگردانی فرانسیسکو پولیزی بازی کرد. در سال 1998 همراه با ایف گورملون نمایشنامه ی آبل و بلا اثر روبر پنژه را به صحنه برد. در سال 2001 به عنوان دراماتورژ در نمایشنامه ی ژرژ داندن اثر مولیر با ایف گورملون همکاری کرد. از آثار نوشتاری او می توان به تحلیل متن نمایشی، خواندن هوس های ماریان اثر آلفرد دو موسه، ساخت تئاتر، تئاترهای ابزورد اشاره کرد.
هدف این کتاب، ارائه ی بعضی از عناصر ضروری، البته بدون در نظر گرفتن دیدگاه خاص کارگردانی اثر، برای خواندن و تحلیل ویژگی های متن نمایشی است. به عبارت دیگر، یافتن مفهوم تئاتری بودن است که چگونه در درون اثر نوشته شده گنجانده می شود و به چه صورتی می توان آن را کشف کرد. این کتاب با حرکتی تدریجی به سوی بطن اثر مکتوب، به جمع بندی مسائل اساسی متن نمایشی می پردازد و به پرسش هایی نظیر: داستان یا حکایتی که از خلال کنش نمایشی، تعریف می شود، کدام است؟ در چه زمان و مکان روی می دهد؟ از طریق کدام یک از شخصیت ها بیان می شود؟ پاسخ می دهد.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
کتاب در شش فصل، ابتدا رویکرد کلی متن نمایشی را بیان کرده و سپس هر کدام از عناصر اصلی متن نمایشی را بررسی میکند. بیش از سی نمایشنامه در موارد گوناگون بهعنوان شاهد مثال بررسی میشوند و این یکی از قوتهای اصلی کتاب است. بهنظرم ترجمه در مواردی سخت میشود، اما در کل مفهوم را میرساند.
خلاصه: متن نمایشی متنیست که برای اجرا نوشته شده و رایجترین نوع آن نمایشنامه است. در یک مواجههی ابتدایی متن نمایشی را به متن و پیرامتن تقسیم میکنیم.
متن نمایشی داستان میگوید و از این طریق موضوعی را بیان میدارد. برای تحلیل این متن پنج عنصر را میتوان بررسی کرد: داستان (قصه)، شخصیت، زمان، مکان و زبان.
در بررسی داستان نمایشنامه، به مقدمه یا وضعیت اولیه توجه میکنیم، تنش (های) بهوجود آمده و مجموعه کنشهای صورت گرفته در ارتباط با آن را شناسایی میکنیم، تحولات ناگهانی را کشف میکنیم و درنهایت میبینیم چهطور این مجموعه به نتیجهی نهایی، وقوع فاجعه یا رستن و رهایی میانجامد. در بررسی وضعیت اولیه میبینیم چه اطلاعاتی مستقیما یا تلویحا به ما داده میشود که بعدا در طول نمایش و وقوع تنش و شکلگیری کنشها استفاده میشوند. در بررسی تنش عامل ایجاد تنش را شناسایی میکنیم، و اینکه چه نیروهایی در راستای رفع تنش و چه نیروهایی در راستای بقای آن میکوشند. در بررسی کنشها به کنشگران و نقشهایشان در تحقق کنشها توجه میکنیم. درنهایت نیز به اینکه فاجعه یا رستگاری چهقدر ناگزیر بودهست توجه میکنیم.
در بررسی شخصیت، ابتدا باید به بسترهایی که در آنها دربارهی شخصیت میتوانیم مطالبی را کشف کنیم و سپس ابعاد مختلف وی از جمله ویژگیهای فردی و اجتماعی و نام او توجه کنیم. به روابط شخصیتها با هم میپردازیم و دو وجه شخصیتیشان را، یعنی نقشها آنها در کنش (کنشگری) و تیپ شخصیتیشان ناظر به ژانر و دورهی تاریخی را بررسی میکنیم. زبان و دیالوگهای شخصیت را بهَعنوان مهمترین بسترهای کشف شخصیت باید به طور ویژه بررسی کرد. در این مرحله همچنین عناصر موثر در همذات پنداری را مورد نظر قرار میدهیم.
زمان و مکان میتوانند در روایت تاثیر گذارد باشند. حضور موثر جغرافیا و نمادهای میزانسن و فضا، زمانبندی و پخش کنشها در زمان برای افزایش تنش، تعلیق و کشاندن تماشاگر باید بررسی شوند. توجه به روایتگری در زمان (انتخاب وقایع و چیدمان آنها) تاثیر روانشناختی – زیباشناختی دکور و میزانسن را میتوان از متن نمایشی دریافت.
تحلیل دیالوگ شاید مهمترین فعالیت در تحلیل متن نمایشیست. اقسام دیالوگ (مونولوگ، پرولوگ، همخوانی، خطاب به تماشاگر و...)، لحن و ادبیات دیالوگ، زیرمتن، موقعیت دیالوگ، نقش دیالوگ در کنش و تنش، ریتم دیالوگها موضوع مورد گفت و گو، همه از مواردی است که باید پرداختشان و بررسیشان کرد. ارتباط دیالوگ و شخصیت و درنهایت کشف صدا نویسنده در اثر هم همچنین.
درنهایت اینکه باید درونمایه اثر و جنبهی شاعرانهی آن را، که پایندان ماندگاری متن است دریافت و شناخت.