کتاب|

عمومی|

داستان|

آلمان

درباره‌ی کتاب اعترافات یک قاتلانتشارات ماهی منتشر کرد: یوزف روت اعترافات یک قاتل را در ایام مهاجرت در پاریس نوشت. راوی داستان مردی است میانسال، پسر نامشروع یک شاهزاده­ی روس، خبرچین و جاسوس سابق پلیس مخفی مخوف روسیه­ی تزاری، که شبی از شب­های دهه­ی سی میلادی در کافه­ای در پاریس سرگذشت خود را برای چند تن از مشتریان تعریف می­کند. این سرگذشت چنان پر ماجراست که شنوندگان خود را مسحور می­کند و مفهوم مکان و زمان ضمن نقل آن رنگ می­بازد. یوزف روت در این رمان نیز مانند بسیاری از آثارش به سرگذشت انسان­هایی می­پردازد که همواره در جست­و­جوی هویت خویشند و دانسته و ندانسته عدالتی را می­جویند که وجود ندارد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
داستان جالبی بود میتونستی اون رو دنبال کنی ولی محسور کننده نبود.
2 سال پیش
3بهخوان
راوی داستان مردی است میان سال، پسر نامشروع شاهزاده ای روس ، خبرچین و جاسوس سابق پلیس مخفی مخوف روسیه تزاری ، که شبی از شب های دهه سی میلادی در کافه ای در پاریس سرگذشت خود را برای چند تن از مشتریان تعریف می کند.این سرگذشت چنان پرماجراست که شنوندگان را مسحور خود می کند و مفهوم زمان و مکان ضمن نقل رنگ می بازد... " توضیح پشت جلد کتاب"
0 سال پیش
4.5بهخوان
جناب روت بار دیگر در اعترافات یک قاتل که در مهاجرت به پاریس نگاشته، قدرت قلم خود را به نمایش گذاشت. تمام کتاب صحنه‌‌ای از نمایشی است که در ذهن خواننده به اجرا در می‌آید و در انتها این تماشاگران هستند که به احترام جناب روت و شاهزاده گالوبچیک کلاه از سر برمی‌دارند. به نقل قول از علی اسدیان، مترجمِ توانای اثر، به راستی که جناب روت در آثارش شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشد که همواره در جست‌وجوی هویت خویش هستند و دانسته یا ندانسته عدالتی را می‌جویند که وجود ندارد. « در آن ایام، در آرزوی مرگ بودم، چون هنوز خیال می‌کردم مرگ عذابی است که با آن می‌شود تقاص پس داد. بعدها بود که فهمیدم مرگ رستگاری است. من شایسته‌ی مرگ نبودم و او هم به همین دلیل به نجاتم نیامده بود.»
1 سال پیش
4بهخوان
بسیار داستان جذاب و عالی بود. حکایت فردی که خود را یک شاهزاده می داند که به آن خیانت شده و در صدد انتقام از پدر خود دست به اقدام می زند. در این عین اتفاقات جالبی برای او رخ می دهد.
کتاب های دیگر یوزف روتمشاهده همه