کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب ایوب (نشرنو)انتشارات نو منتشر کرد:چرا زندگی بشر همواره قرین با رنج است؟ آیا حکمتی در این رنج‌ها نهفته است؟ این پرسش‌ همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. فلسفه جست‌وجو کرده و گاه پرسش‌های دیگری نیز افزوده است و ادیان هریک پاسخی در آستین داشته‌اند. ادبیات نیز در این میان راه خود را رفته و ایوب رمان ستایش‌شدهٔ یوزف روت از آن جمله است. ایوب را می‌توان اودیسه‌ای نامید که از ده‌کوره‌ای یهودی‌نشین در شرق اروپا آغاز می‌شود و به دنیای آن‌سوی آب‌ها، به امریکای سکولار می‌رسد. در پایان، نه دنیا همان دنیای آغاز رمان است و نه مندل سینگر همان مکتب‌دار ساده.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
به نام او 🔹 «به یاد آور مندل. ایوب را یاد کن. برای او هم اتفاقاتی مثل مال تو افتاد. او بر زمین برهنه نشست و خاکستر بر سر ریخت و از جراحاتش چنان درد می‌کشید که مثل حیوانات روی زمین غلت می‌زد. او هم کفر گفت. که البته آن هم آزمونی بیش نبود. مندل، ما چه می‌دانیم آن بالا چه می‌گذرد. شاید اهریمن به درگاه خدا رفته و گفته: باید که مرد صالحی را فریفت. خدا هم گفته: بختت را با بنده‌ام مندل بیازما.» 🔸 جملات بالا بخشی از رمان «ایوب» نوشته یوزف روت نویسنده یهودیي اتریشی‌تبار است و به‌نوعی خلاصه و شالوده رمان به‌حساب می‌آید. «ایوب» روایتگر زندگی مندل سینگر یهودیِ عامی است که در اواخر قرن نوزدهم به همراه خانواده‌اش در یکی از شهرهای یهودی‌نشین امپراتوری روسیه زندگی می‌کند، اتفاقات زندگی او به‌نحوی رقم می‌خورد که مجبور به مهاجرت به امریکا می‌شود و بعد جنگ جهانی و اتفاقاتی که زندگی تمام جهانیان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. 🔸 رمان تمثیلی نوین از زندگی ایوبِ پیامبر است و مندل سینگر با آزمایش‌های سختی که از سر می‌گذراند و فرجام نیکی که سرآخر نصیبش می‌شود زندگیِ این پیامبر را آینگی می‌کند. روت یک داستان تمثیلی نوشته و جالب آنکه ابایی ندارد مضامین عریان مذهبی و عقیدتی خود را به‌صورت عریان و آشکار در اثر هنری‌اش بیاورد و این صراحت جای تحسین دارد البته او به هنرمندی تمام این کار را می‌کند. 🔹 این کتاب بعد از «عصیان» دومین اثری بود که از روت می خواندم، آن کتاب چندان توجهم را جلب نکرد هرچند می‌دانستم جزو اولین رمانهای روت است و طبیعی‌ست که شاهکار نباشد ولی «ایوب» را رمانی جالب‌توجه و خواندنی دیدم که مطالعه‌اش را به دوستانم توصیه می‌کنم. ضمن اینکه ترجمه آقای همتی هم خوب بود، تا پیش از این کتابی به ترجمه ایشان نخوانده بودم. و توصیه آخر اینکه اگر «کتاب ایوب» به ترجمه قاسم هاشمی‌نژاد (نشر هرمس) و «تکرار» نوشته سورن کی‌یر کگور با ترجمه صالح نجفی (نشر مرکز) را نخوانده‌اید، پیش یا پس از این رمان بخوانید تا با ایوب و آلامش بیشتر آشنا شوید.
1 سال پیش
4بهخوان
شاید بعدا نوشتم. پاتوق کتاب‌باز‌ها-1401.11.30
9 ماه پیش
3بهخوان
راستش تا دو سوم کتاب هنوز متوجه وجه تسمیه کتاب نشده بودم اما در صفحات پایانی کتاب نویسنده تازه قصدش را از این نامگذاری روشن کرد. مندل، پیرمردی یهودی است که اهل عبادت و خداپرستی است اما روزگار و مشکلاتش با او کاری میکند که دست از خداپرستی برمیدارد . دوستانش برای او داستان ایوب را می‌گویند اما او نمی پذیرد و باور نمی‌کند که خدا دوستش دارد. اما در نهایت خداوند به او نشان می‌دهد که هنوز حواسش به او هست و همچون ایوب پاداش صبوری هایش را می‌دهد.
4 ماه پیش
3بهخوان
ایوب، همان گونه که از نامش پیداست شرح مصائب و مرارتهایی است که روزگار بر سر ملای مکتب خانه ی تهی دستی می آورد و او را از یهودی ای معتقد به ملحدی خداگریز مبدل می کند. کتاب پر است از خرده قصه هابی تکان دهنده و پرسش های که شاید اکثرمان با آن درگیریم. در کل روایت جذاب و پر کشش ی است از مسائل ذهنی و درگیری انسان با مذهب. اما ایکاش نویسنده پایان داستان را با دخالت مستقیم نمی بست و به ذهن خواننده واگذ ار می کرد.
کتاب های دیگر یوزف روتمشاهده همه