کتاب|

عمومی|

نمایشنامه

درباره‌ی کتاب سفرنامه برزخانتشارات بیدگل منتشر کرد:در جایی یکی از آدم‌های نمایش می‌گوید: «بهشت افسانه‌ست ولی تنگۀ ظلمات افسانه نبود، و من اونجا رو دیده‌م. خیلی شبیه شهرک‌ها و مجموعه‌هایی بود که طراحی کردید و ساختید. شما رفتید دنبال بهشت گمشده، اما به تنگۀ ظلمات رسیدید و چون نتونستید اونجا رو به شهرتون بدل کنید، پس شهرتون رو به تنگۀ ظلمات بدیل کردید. بله اونجا براتون بهشت وارونه بود و به همین خاطر هرگز جرئت برگشتن بهش رو نداشتید.» و بدین‌گونه نمایش گزارشی‌ست از سرحدات میان دوزخ و بهشت، نه در عالم مثال و تمثیل، بل در همین جغرافیای زمینی و سرزمینی، همچون قربانگاهی که در آن هر ایده و آرزو شمایلی عقیم و واژگون می‌یابد؛ و پس سفرنامۀ برزخ سفری‌ست در برزخ این بهشت وارون و این دوزخ ناموزون.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
نمی فهمی توی این اتاق چطور همه چیز، همه‌ی زندگی ما از لحظه‌ای که هم رو دیدیم تا همین لحظه، و تمام لحظاتی که ازش پریدیم یا زندگی‌شون نکردیم و در کنار ما جریان داشت، عین یک کهکشان داره دور ما می‌چرخه و به ما برخورد می‌کنه و ما رو می‌کشونه توی سیاه‌چاله‌ش؟ - از متن کتاب بعد از خواندن حفره، کنجکاو شدم از محمد رضایی‌راد بیشتر بخوانم... دومین تجربه از اولی عجیب‌تر بود، و البته حفره را بیشتر دوست دارم. پیش به سوی باقی نمایشنامه‌ها!
کتاب های دیگر محمد رضایی رادمشاهده همه