حمیدرضا آتشبرآب، مترجم ادبیات روسیزبان، در ادامهی پروژهی خود در ترجمهی داستانهای کلاسیک به همراه نقد و تفسیر مفصل آنها، دو کتاب در انتشارات علمی و فرهنگی منتشر کرده است: رمان یادداشتهای زیرزمینی اثر فیودور داستایفسکی. این مترجم پیشتر کتاب داستان هفت نفری که به دار آویخته شدند (هرمس: ۱۳۹۱) را از اندرییِف منتشر کرده بود. کتاب یادداشتهای زیرزمینی داستایفسکی هم مجهز است به چهارده تفسیر به قلم منتقدان مشهور که ما را در فهم بهتر اثر نویسندهی قرن نوزدهم روسیه یاری میکنند.
ماهنامهی شهر کتاب، شمارهی نهم، سال ۱۳۹۵.
2 سال پیش
5بهخوان
کتاب به معنایی دقیق کلمه یک شاهکار است. از آن جنس کتاب هایی است که باید مکرراً و متناوباً به آن رجوع کرد. برای من «یادداشت های زیرزمینی» نه تنها یک رمان که یک نظریه رمان بسیار دقیق بود. جوانبی که داستایوفسکی از شخصیت محوری خویش ترسیم می کند به طور قطع در حد او محدود نمی ماند و خطاب ها و عتاب های او کل زندگی انسان و انسانیت جدید را نشانه می رود. نکات درخشانی که از نبوغ سرشار او سرچشمه می گیرد و فرم منحصر به فردی که وی به نوشته خود می زند اساساً حرکت در کرانه های آن چیز صلب و سختی است که امروز به نام رمان شناخته می شود. حقیقاً این گفته که رمان برای داستایوفسکی کم است را با «یادداشت های زیرزمینی» به خوبی فهمیدم.
از ریحانه خانم سپاس فراوان که در حرکتی فرسایشی و فداکارانه مسیر تهران تا مشهد و بالعکس را با خواندن این کتاب و اتمام آن، برای من بسیار لذیذ و مفید و به یادماندنی کرد.
2 سال پیش
3بهخوان
«یادداشت های زیر زمینی» اثر فئودور داستایوفسکی، یک رمان معمولی نیست،کتاب از دو قسمت تشکیل شده که بخش اولش حتی داستان نیست!
در بخشاولاین اثر که از پر بحث ترین آثار داستایوفسکی بهشمار میرود نویسنده به بررسی و تحلیل گونه ایاز روشنفکران عصر خود میپردازد و بهشدت از متد فکری انها انتقاد می کند(شبیه کاری که جلال آل احمد در یک از کتاب هایش انجام داد)،در بخش دوم با دو ماجرا مواجه می شویم، در اینجاست که با ناقهرمان قصه که فردی به غایت روان پریش و اهل تعقل و تحلیل و مضطرب می باشد آشنا می شویم. گزاره های متناقض و تصمیم گیری های در لحظه و فوران احساسات ژرف و خشم و عصیان ناگهانی او به بهترین شکل ممکن رویاعصاب خواننده راه می رود! و من را به یاد قهرمان داستان «ناطور دشت» انداخت.
اینکهاخلاق چیست؟مبدا آن چیست؟مروت،شهامت،تواضع،احترامبه خود در شرایط مختلف زندگی چه معنا و مفهومی می یابند و عقلانیت کجا کارکرد مناسب خود را دارد؟ شاید از مهمترین دغدغه های فکری نویسنده برای خلق این اثر بوده است.
شخصیت عاقل و اهل فکر داستان که براحتی در مواجهه با یکدختر هرزه تمام شخصیتش را می بازد و خود راحقیر تر از آن دختر می یابدو تمام ظرافت ادبی و زیبا شناسی و تفکرش را که پوششی برای فراموش کردن نقایص ذاتی خود قرار داده بود به یکباره بی معنا می بیند.
تا قعر موجودیت سقوط کردن و شکست خوردن و عیان دیدن روح خود و بزنتافتن این برهنگیشخصیتی و همانندی اش را با دیگران ،همانا و اذیت شدن ذهن مخاطب از این بیقراری ها همان.
پ: مطالعه ایناثر ژرف را به همه توصیه نمیکنم،مخصوصا اگر نمیخواهید پس از مطالعه آن حالتان خراب شود!
پ۲:ترجمه واطلاعات خوبی که با همت اقای آتش برآب در اختیار خواننده قرار میگیرد،در نزدیک شدن مخاطب به دوران نگاشته شدن این اثر کمک شایانی می کند.